علمی فرهنگی ورزشی سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 14:5 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
برای ما كه از نعمت شنوایی بهرهمند هستیم و هر لحظه اراده كنیم مقاصد و امیال خود را در قالب كلمات و جملات به دیگران میگوییم، اندیشه اینکه شنوایی و زبان[1] چه نقش مهمی در زندگی افراد دارد، بدون شك میسر نیست؛ ولی اگر نظریه دانشمندان را درباره رابطه میان زبان و اندیشه بپذیریم و اهمیت زبان را در امور اجتماعی بررسی كنیم، به این حقیقت بیشتر پیخواهیم برد كه گروه ناشنوا كه به سبب محرومیت از حس شنوایی، قادر به تكلم نیز نمیباشند، زندگی سختی را میگذرانند. آنكه زبانش بسته است، قدرت تفكرش نیز محدود است؛ زیرا انسان، هم مقاصد خود را با کلمات بیان میکند و هم با این کلمات و مفاهیم فکر میکند و اگر این وسایل در دسترس فرد نباشد، قدرت اندیشه او محدود خواهد شد. حس شنوایی و زبان، دو عامل مهم یادگیری محسوب میشوند و فقدان آنها كوشش شخص را در امر یادگیری، بیش از حد تصور مشكل میسازد و چهبسا برای عدهای غیرممكن مینماید. از طرفی زبان، یكی از عوامل متحد ساختن گروههای اجتماعی است و کسی كه از این وسیله اتحاد محروم است، به ناچار باید بار سنگین زندگی را بیش از دیگران در تنهایی به دوش كشد و سختی و محرومیت را حس كند.
درباره نقص شنوایی، تعاریف و طبقهبندیهای زیادی صورت گرفته است. شایعترین این طبقهبندی آن است كه، مبتلایان را به دوگروه "ناشنوا" و "كمشنوا" تقسیم میكند. این طبقهبندی جز در مواردی كه متخصصان، تعاریف متفاوت و گوناگونی از آن ارائه میدهند، نسبتا ساده است. معمولا دو نوع ناشنوایی وجود دارد:
الف. ناشنوایی ادراکی: ناشی از اختلال حلزون یا عصب شنوایی است كه ناشنوایی عصبی و اكتسابی نیز گفته میشود.
ب. ناشنوایی هدایتی: ناشی از اختلال مكانیسمهای گوش میانی برای انتقال صوت به داخل گوش است كه ناشنوایی انتقالی نیز نامیده میشود.
زمانی میتوان از نقص شنوایی صحبت كرد كه كودك، بنا به دلایلی مثل بدكاری گوش یا اعصاب مربوط به آن، در شنیدن اصوات محیطی با مشكل مواجه باشد. پذیرفتهترین تعاریفی كه منعكسكننده نظریات متخصصان تربیتی است، تعاریفی است كه توسط كمیته اجرایی كنفرانس مدیران آموزشی مخصوص ناشنوایان، بهعمل آمده است. در اینجا این تعاریف را ذكر میكنیم.
نقص شنوایی
یك اصطلاح ژنریك است كه نمایانگر آن عده از ناتواناییهای شنوایی است كه ممكن است درجات شدت و ضعف آن بین خفیف تا عمیق متغیر باشد. نقص شنوایی، شامل دو گروه فرعی ناشنوا و كمشنوا میباشد.
الف. ناشنوا: كسی است كه اختلال شنوائیش از روند پردازش موفقیتآمیز اطلاعات كلامی كه از طریق شنیدن(چه با سمعك و چه بدون سمعك) به دست میآید، جلوگیری میكند.
ب. كمشنوا: به كسی اطلاق میشود كه بهطور كلی با بهرهگیری از وسایل كمكشنوایی بتواند از باقیمانده شنوایی خود در پردازش و فرایندسازی اطلاعاتی كه از طریق شنیدن به دست میآورد، استفاده كند.[2]
برای ناشنوایی، تعاریف بسیاری آمده است ولی آنچه در تمامی این تعاریف قابل توجه است، ارتباط شنوایی با تكلم و گویایی است. در نیمه اول قرن بیستم بهخصوص در دهه 1930 تا 1940 میلادی بسیاری از تعاریف مربوط به ناشنوایی در رابطه با آثار نامطلوب ناشنوایی در گذران زندگی فرد بوده است؛ ولی بعدا و بهخصوص در نیمه دوم قرن بیستم اكثر تعاریف ناشنوایی به نحوی با مساله تكلم و مراوده كلامی مربوط میگردد. زیرا ناشنوایی در رابطه با ناگویایی قابل لمستر است و سنگینی فقدان این حس مهم بشری از این طریق بهتر نمایان میشود.[3]
ذكر این نكته ضروری است كه رابطه نزدیكی بین فقدان شنوایی و عقبماندگی ذهنی در رشد زبان وجود دارد. به همین دلیل متخصصان تاكید زیادی به زمان شروع نقص شنوایی دارند. نقص شنوایی هرچه زودتر در كودك ایجاد شود، رشد زبان در او بیشتر آسیب خواهد دید. به همین دلیل متخصصانی كه با كودكان مبتلا به نقص شنوایی كار میكنند اغلب اصطلاحاتی نظیر ناشنوایی مادرزادی(یعنی آنها كه هنگام تولد ناشنوا هستند) و ناشنوایی غیرارثی(یعنی آنها كه مدتی بعد از تولد به ناشنوایی دچار میشوند) استفاده میكنند. دو اصطلاح دیگر كه اغلب در زمینه یادگیری زبان این كودكان بهكار میروند عبارتند از:
1. ناشنوایان قبل از فراگیری زبان: یعنی اینكه در زمان تولد یا اینكه در اوایل زندگی و قبل از اینكه زبان یا گفتار رشد كند، رخ میدهد.
2. ناشنوایان بعد از فراگیری زبان: یعنی ناشنوایی بعد از رشد زبان و گفتار به وجود میآید.[4]
اندازهگیری شنوایی
برای اندازهگیری قدرت شنوایی، دو بعد را در صدا مورد سنجش قرار میدهند. یكی فركانس و دیگری شدت صوت. فركانس، عبارت است از تعداد ارتعاشاتی(سیكلها) كه هر ثانیه در برابر یك موج صورت میگیرد. شدت صوت، عبارت است از بلندی نسبی یك صدا. سطح شنوایی یك فرد را از طریق تعیین میزان شدتی كه در آن فرد صدایی میشنود، تخمین میزنند.
شنوایی را معمولا با دسیبل(DB) كه نوعی سنجش نسبی شدت صوت است، اندازهگیری میكنند. دسیبل صفر، نمایانگر شنوایی بهینه است. وجود نقص تا 26 دسیبل طبیعی است. از 26 تا 70 دسیبل كمشنوا و از 71 دسیبل به بالا ناشنوا تلقی میشود.[5]
ناشنوایی براساس سطح شنوایی از دست رفته و ملاحظات آموزشی، به پنج گونه تقسیمبندی شده است:
الف. ملایم یا خفیف: 40-27 دسیبل شنوایی از دسترفته: فرد برای شنیدن صداهای ضعیف یا بافاصله مشكل دارد و احتمالا برای تكلم صحیح نیازمند گفتاردرمانی است.
ب. متوسط: 55-41 دسیبل شنوایی از دسترفته: فرد میتواند مكالمات رودررو را بشنود، اما در درك شنوایی بحثهای کلاس درس با مشكل مواجه است. احتمالا وسایل كمكی در زمینه شنوایی و نیز جلسات گفتاردرمانی مورد نیاز است.
ج. متوسط تا شدید: 70-56 دسیبل شنوایی از دسترفته: فرد نیاز به سمعك دارد و برنامه آموزشی وی باید بهطور جدی شامل تربیت شنوایی و آموزش تكلم و زبان باشد.
د. شدید: 90-71 دسیبل شنوایی از دسترفته: فرد تنها قادر به شنیدن صداهای بلند و نزدیك است و گاهی به عنوان ناشنوا قلمداد میگردد. اینگونه افراد نیازمند سمعك، برنامه آموزشی ویژه ناشنوایان و نیز آموزش تكلم و زبان هستند.
ه. عمیق: 91 به بالاتر دسیبل از دسترفته: فرد احتمالا صداهای بلند و ارتعاشات آن را میشنود و برای درك امور عمدتا بر حس بینایی تكیه دارد. معمولا این افراد ناشنوا محسوب میشوند.[6]
بررسی برخی اقسام ناشنوایی
الف. كری روانی: بعضی افراد از نظر عضوی هیچگونه نقصی در دستگاه شنوایی ندارند ولی با اینهمه از شنیدن اصوات بهخصوصی عاجر میباشند. البته امروزه با اختراع دستگاه شنواییسنج و وجود تستهای روانی، ناشنواییها از هم تفكیك میشوند و كودكان هر دسته تحت آموزش ویژه خود قرار میگیرند.
یكی از معمولترین انواع كری روانی، "كری هیستری" است. بیمارانی كه تحت عنوان هیستریك تقسیمبندی میگردند، اصولا اختلالاتی در آلات حس و حركت آنان وجود ندارد. این دسته از بیماران با وجودی كه هیچگونه نقص عضوی ندارند و ساختمان چشم و گوش و یا اعضای آنان سالم است، نمیبینند و نمیشنوند. گاهی این اختلال در حافظه فرد مبتلا مشاهده میشود و بیمار همه مخلوقات و حتی نام خویش را از یاد میبرد.
یكی دیگر از انواع كری روانی را "كری لفظی" میخوانند. این دسته از مبتلایان با وجودی كه اصوات را به خوبی میشنوند، قادر به فهم معانی كلمات نیستند. به عبارت دیگر، شخص مبتلا نمیتواند بین كلمهای كه شنیده است و شی مربوط به آن كلمه، رابطهای برقرار سازد. علت اصلی این نوع كری ممكن است در اعصاب شنوایی یا مغز باشد و یا به علت ضربه یا حادثهای از قبیل تصادف ایجاد شده باشد.
استعمال بیش از حد و نامناسب داروها، گاهی نقایصی را در دستگاه شنوایی سبب میگردد. كنین، آسپرین و استعمال بیش از حد آنتیبیوتیكها تاثیر نامطلوبی بر دستگاه شنوایی میگذارد. همچنین اشخاصی كه در كارخانه یا مكانهای شلوغ كار میكنند پس از مدتی نسبت به آن اصوات نوعی مصونیت پیدا میكنند و پس از چندی متوجه میگردند كه حساسیت شنوایی آنان نسبت به برخی از صداها تقلیل یافته است.
ب. نقص شنوایی در پیری: بهتدریج كه انسان رو به پیری میرود، نوعی فرسودگی عمومی ظاهر میشود. این فرسودگی شامل دستگاه شنوایی نیز میگردد. به تجربه ثابت گردیده كه بعد از 40 سالگی بعضی از اعضای اعصاب شنوایی رو به ضعف نهاده و كمكم شنوایی رو به افول میرود.[7]
ویژگیهای كودكان ناشنوا
1. رشد شناختی و هوشی
نتایج تحقیقات اخیر برخلاف گذشته نشان میدهد افراد ناشنوا، سختشنوا و كمشنوا، گروهی هستند كه توانایی هوشی و شناختی طبیعی دارند. سالها روانشناسان عقیده داشتند كه ظرفیت استدلال و تفكر افراد ناشنوا پایین است. البته باید توجه داشت كه این نتایج به خاطر آزمونهای نامناسب افراد ناشنوا بوده است. ولی امروزه با تصحیح آزمونها نشان داده شده كه افراد مبتلا به نقص شنوایی، تواناییهای هوشی و شناختی طبیعی دارند، هرچند نمره خوبی در آزمونهای هوشی دریافت نكنند.
2. پیشرفت تحصیلی
علیرغم تواناییهای هوشی و شناختی طبیعی، متوسط پیشرفت تحصیلی بیشتر كودكانی كه ناشنوا هستند، بهطور قابل ملاحظهای پایینتر از میانگین همتایان شنوای آنهاست. پال و جكسون، گزارش كردهاند: یكی از قویترین یافتهها این است كه ارتباط معكوسی بین نقص شنوایی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد؛ یعنی هرچه نقص شنوایی شدیدتر باشد، پیشرفت تحصیلی پایینتر است. كودكانی كه ناشنوایی ناچیز یا متوسط دارند و به عنوان سختشنوا در نظر گرفته شدهاند، با احتمال بیشتری در كلاسهای آموزش عادی یا در كلاسهای مخصوص این كودكان، علیرغم باقیمانده شنوایی 3-1 سال از نظر پیشرفت تحصیلی عقبتر از همتایان شنوای خود هستند.
3. رشد زبان
برخی بیان میكنند كه، ناتوانی اولیه كودك ناشنوا، محرومیت از صدا نیست بلكه محرومیت از زبان است. كودكانی كه توانایی شنیدن دارند از طریق شنیدن، درك و بیان لغات را آغاز میكنند و از نظر شناختی به رسش میرسند؛ اما برای كودكانی كه قادر به شنیدن نیستند یا نمیتوانند به خوبی بشنوند، این تجربه كمتر حاصل میشود و آنها مدرسه را با تاخیر رشد زبانی آغاز میكنند و برخی از آنها هرگز از نظر رشد زبانشناسی و تحصیلی به همتایان خود نمیرسند. كودكانی كه كمشنوا هستند و توانایی شنوایی آنها پایین است با احتمال بیشتری رشد زبانی خود را تقویت میكنند. پژوهشی كه اكتساب مهارتهای زبانی، صحبت كردن و خواندن و نوشتن را در كودكان ناشنوا بررسی كرده، نشان میدهد كه زبان كودكانی كه ناشنوا هستند به همان شیوه كودكان شنوا رشد میكند، ولی بهطور قابل توجهی آهنگ آن كندتر است.
4. رشد هیجانی و اجتماعی
بنابر اعتقاد موریس، همه انسانها نیازهای اساسی مشابهی دارند كه برای رشد سالم فردی آنها باید ارضا شوند. در میان آنها میتوان به نیاز ارتباط با دیگران اشاره كرد. نیاز اساسی به ارتباط انسانی در افراد ناشنوا همیشه ارضا نمیشود. اطرافیان این نوع كودكان در مورد بسیاری از مفاهیم پیچیده مانند مرگ بستگان، مشكلات هیجانی، مسائل نوجوانی و جوانی و ... اطلاعات كافی به آنها نمیدهند و والدین آنان بیشتر برای روشن كردن این مطالب با ایشان ارتباط برقرار نمیكنند و كودك هر روز بیشتر در ترس، نگرانی و دلهره تنها میماند. بنابراین، ناكامی كه ناشی از ارتباط ضعیف است، میتواند منجر به مشكلات رفتاری یا هیجانی برای افراد ناشنوا شود و بر رفتار، ارتباطات و انگیزش آنها اثر بگذارد. از آنجایی كه مهارتهای ارتباطی برای یادگیری تحصیلی ضروری هستند وقتی اینگونه مهارتها تحت تاثیر قرار میگیرند، پیشرفت تحصیلی نیز متاثر میشود؛ اما رشد اجتماعی و شناختی در كودكان ناشنوا ضرورتا با تاخیر مواجه نمیشود، به شرط اینكه از سالهای اولیه، آنها در جریان ارتباطهای پرمعنی و معقولانه قرار گیرند.[8]
[1] . زبان: معمولا به تمام اشكال و انواع ارتباطات انسانی اطلاق میگردد كه بازگو نمودن افكار و احساسات گوناگون از طرق مختلف مانند نوشتن، گفتن، خواندن، بهكارگیری دستور و قواعد زبان، تغییرات قیافه، اداها، هنر و غیره را شامل میشود.
[2] . هالاهان، دانیل و كافمن، جیمز؛ كودكان استثنایی، ترجمه مجتبی جوادیان، آستان قدس رضوی، 1373، چاپ سوم، ص 394.
[3] . پاكزاد، محمود؛ كودكان استثنایی، تهران، شابک، 1376، چاپ سوم، ص 345.
[4] . هالاهان، دانیل و كافمن، جیمز؛ كودكان استثنایی، ص 395.
[5] . ای كرك، ساموئل و گالاگر، جیمز؛ آموزش و پرورش كودكان استثنایی، ترجمه مجتبی جوادیان، انتشارات آستان قدس رضوی، 1371، چاپ اول، ص 336.
[6] . كاكاوند، علیرضا؛ روانشناسی و آموزش كودكان استثنایی، تهران، روان، 1385، چاپ اول، ص 178.
[7] . پاكزاد، محمود؛ كودكان استثنایی، ص 359.
[8] . روانشناسی و آموزش كودكان استثنایی، ص 192 الی 194.
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها ساعت کاسیو">ساعت کاسیو
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|