علمی فرهنگی ورزشی سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 16:46 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
در این زمان همسرتان بیش از هر زمان دیگر به حمایت روانی و عاطفی شما نیاز دارد. بكوشید به كارهای كودكتان بیشتر رسیدگی كنید. چند ساعتی كودك را به بیرون از خانه ببرید تا همسرتان فرصتی پیدا كند كه به كارهای شخصی خود برسد. به همسرتان كمك كنید تا دچار عوارض بیرمقی و افسردگی پس از زایمان نشود. از كمك دیگران برای رسیدگی به امور خانه بهره بگیرید. نقش پدران در تامین بهداشت روانی كودك هنگامی كه از كودك دور هستید، نشانههایی از خود به جا بگذارید، مثلا عكسهایی از خودتان یا نوارهایی با صدای خودتان، كه شعر یا داستانی را برای كودك خواندهاید، برایش به جا بگذارید. از محل كارتان مرتب تلفن بزنید و با او صحبت كنید. در زمان عدم حضور مادر با كودكتان پدرانه بازی كنید، بازیهایی را انتخاب كنید كه با آنچه در حضور مادرش با او انجام میدهید، تفاوت داشته باشد. این كار باعث میشود كه كودك خصوصا در سالهای اول زندگی كه نسبت به غیبت مادرش بسیار حساس است، راحتتر بتواند مراقبت شما را بپذیرد. گاهی پدران تنها موقعی مراقبت از كودكشان را به عهده میگیرند كه دیگر برای مادر توانی نمانده یا كودك در حال گریه و كجخلقی است. بهتر است پدران همیشه و در سرحالی كودك نیز از او مراقبت كنند. هنگامی كه پدران مراقب كودك هستند، احتمال پیش آمدن حوادث بیشتر است این به دلیل بیمبالاتی پدران نیست، بلكه اكثر پدران با رفتارهای ناگهانی كودك ناآشنا هستند. افتادن كودك از روی میز یا تخت، شایعترین اتفاقی است كه هنگام تعویض پوشك كودك رخ میدهد. بنابراین بیشتر مراقب باشید. با كودكتان چشم در چشم حرف زده و برایش آواز بخوانید. بردن كودك به حمام، برای برقراری ارتباطی گرم و صمیمانه موثر است. كودك را نوازش كرده و بدنش را ماساژ دهید. در سنین 6 تا 9 ماهگی، كودكان شروع به سینهخیز یا بالا رفتن میكنند. روی زمین دراز بكشید و كودكتان را نزدیك خود قرار دهید، یك اسباببازی جالب آن طرف خود بگذارید و كودك را تشویق كنید كه با بالا رفتن از شما به اسباببازی برسد. در سنین 7 تا 12 سالگی وابستگی كودك به همسن و سالان خود بیشتر میشود و لازم است كه پدران كاملا مراقب آنچه كودك از دیگران میآموزد، باشند. وقتی كودك در 9 تا 12 ماهگی شروع به راه رفتن میكند، تمایل زیادی دارد كه از حمایت پدر در راه رفتن بهرهمند شود. با استفاده از هر دو دست در حالی كه دستان كودك را در جلوی خود گرفتهاید، این كار را شروع كنید. اجازه دهید كه كودكتان طریقه درست گفتگو را از شما تقلید كند. تلفظ كودك را با تكرار كلمات تصحیح كنید نه با غلطگیری مستقیم. برای كودكتان كتاب بخوانید. ارزشهای صحیح را به كودكان بزرگتر بیاموزید. مراقب روابط اجتماعی كودك خود باشید و تا حد امكان او را به ایجاد رابطه با كودكانی سوق دهید كه رفتار آنها با ارزشهای خانوادگی شما سازگاری داشته باشد. سعی كنید علایق و تواناییهای كودك خود را بشناسید. تربیت مبتنی بر عشق داشته باشید و كودك را متوجه كنید كه او را تربیت میكنید چون عاشقش هستید.
در سنین 7 تا 12 سالگی وابستگی كودك به همسن و سالان خود بیشتر میشود و لازم است كه پدران كاملا مراقب آنچه كودك از دیگران میآموزد، باشند. هر چه كودك شما بیشتر با بچههای دیگر در تماس باشد، شما باید تماس خود را با او بیشتر كنید. شرایطی را به وجود آورید كه كودك شما مجال بروز نقاط قوت خود را پیدا كند. كودكتان را تشویق كنید كه دوستانش را به خانه دعوت كند. مربی ورزشی كودكتان بشوید تا تواناییها و ضعفهای او را بشناسید. اهمیت تایید پدران برای كودك را دستكم نگیرید و همیشه در دسترس كودك باشید. سخن آخر این كه پدر یا مادر خوبی برای كودك بودن كار بسیار دشواری است، زیرا معمولا والدین گرفتار وظایف روزمره مربوط به بزرگ كردن كودكشان و فراهم آوردن شرایط مساعد زندگی برای او میشوند و بنابراین نمیتوانند نمای بزرگتری را كه در پیشروی آنهاست و همان جنبهها و ابعاد مختلف تربیتی و رفتاری در ارتباط با اوست، را ببینند. قسمتی از وظیفه ما به عنوان پدر یا مادر این است كه روح بزرگی را كه در روزمرگیها گرفتار است و نوری را كه در درون كودك وجود دارد، ببینیم. برای مثال نقاشیهای كودك شاید تصویری از آگاهی در حال شكوفا شدن او را به شما بنمایاند. ما همچنین وظیفه داریم به كودك، تجربیات روحانی را در دنیای مادی روزمره نشان دهیم و به این ترتیب سبب تحول و شكوفایی كودك خود در جریان این فرآیند شویم. پدر یا مادر بودن انرژی بسیار زیادی را میطلبد. باید به خودمان سخت نگیریم و در مورد كمبودهایمان بردبار باشیم و درخصوص رشد خود به عنوان پدر یا مادر با خودمان مهربان باشیم و زیاد از خود ایراد نگیریم. لازم است همواره انرژی خود را تجدید كنیم، در غیر این صورت بداخلاق، بیحوصله و مجادلهگر خواهیم شد. بنابراین باید به اندازه كافی استراحت كنیم، بخصوص وقتی بچهها كوچكتر هستند. البته همه ما بهترین چیزها را برای كودكان میخواهیم ولی خیلی از كسانی كه برای اولین بار پدر یا مادر میشوند، اطلاعات زیادی درباره وظایف خود یا چگونگی تربیت كودكان نمیدانند و خیلی وقتها مجبور میشوند بتدریج كه پیش میروند، یاد بگیرند و این موضوع ناراحتكننده است. كسی از شما انتظار ندارد با كودك خود در حد یك كارشناس برخورد كنید. تنها انتظاری كه از شما میرود این است كه شیوه جدیدی بیابید تا قادر به در نظر گرفتن تمامی جنبههای رشد كودك، اعم از جسمانی، احساسی، عقلی یا روحانی باشید با این همه، این تجربیات فرصتهای فراوانی برای رشد شما به عنوان پدر یا مادر علاوه بر رشد كودكتان فراهم میكنند. به عنوان نخستین آموزگار كودك، شما باید حتما فضایی مملو از عشق و صمیمیت، نظم و آرامش، علاقه و اشتیاق كه همگی برای رشد او حیاتی هستند، مهیا كنید. كسی از شما انتظار ندارد با كودك خود در حد یك كارشناس برخورد كنید. تنها انتظاری كه از شما میرود این است كه شیوه جدیدی بیابید تا قادر به در نظر گرفتن تمامی جنبههای رشد كودك، اعم از جسمانی، احساسی، عقلی یا روحانی باشید. بنابراین به كودك خود كمك میكنید تا با چالشهای دنیای متغیر روبهرو شود و بهترین ثمره را از زندگی خود برگیرد. نكته مهم این است كه به یاد داشته باشید كودك استثنایی شما یك بزرگسال كوچولو نیست و از او توقعات و انتظاراتی در حد خودش و تواناییهایش داشته باشید. باید بدانید كه نحوه تفكر، استدلال، احساس یا درك او از جهان و محیط پیرامونش همانند شما نیست. مركز توجه بیشتر كودكان تا 7 سالگی، بدن آنهاست. كودكان در این سن بسرعت در حال رشد هستند و نیاز به جنبش و ورزش دارند. به یاد داشته باشید كه كودك شما عمدتا از طریق نمونه و تقلید میآموزد. بعلاوه، نظم و تكرار حاصل از كارهای روزمره عناصر اساسی در دنیای سالم كودك خردسال هستند و سبب ایجاد حس امنیت و اعتماد میشوند. فرزند شما اطلاعات را بدون هرگونه تغییری میگیرد و به همین دلیل باید به چگونگی محیط زندگی او و وقایعی كه برای او رخ میدهد دقت كنید. لازم است تعادلی بین تحریك حواس كودك و محافظت از آنها برقرار كنید. تاثیر یك محرك مصنوعی مثل تلویزیون و فیلمها بر ذهن كودك كاملا با تاثیر صدا، توجه و مراقبت شما فرق دارد. باید درك كنید كه هر چیزی در زندگی كودك شما چنان عمیق جذب ذهن او میشود كه ممكن است پس از تغییر شكل یافتن مجددا در بازیهای خلاق او تجلی كند. بنابراین بازی خلاق برای كودك حكم غذا و آب را دارد و لازم است با اختصاص وقت و فراهم كردن لوازم مناسب برای این نوع بازیها، كاری كنید كه كودكتان بتواند با تقلید هر آنچه كه برایش رخ میدهد از طریق بازی كردن، راه خود را در زندگی روزمره پیدا كند. شكوفا كردن جوشش طبیعی تخیل و خلاقیت، یكی از بزرگترین هدیههایی است كه میتوانید به كودكتان بدهید. پس بكوشید پدر خوبی برای دلبندتان باشید. سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 16:43 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 16:37 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 16:35 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
تمامی والدین خواستار تربیت فرزندانی خوب و مودب هستند، به گونه ای كه هم در زندگی خانوادگی براحتی با اطرافیان ارتباط برقرار كنند و هم در اجتماع افرادی محترم باشند؛ در غیر این صورت اگر فرزندتان بی ادب است مطمئن باشید هیچ کس دوست ندارد با او همکلام شود، فرزند بی ادب به یک بزرگسال بی ادب تبدیل خواهد شد. بزرگسالانی که مؤدب نیستند با شغل شان، همسرشان و دوستان شان مشکلات فراوانی خواهند داشت. پس با پرورش کودکی مؤدب به ایجاد جامعه ای مؤدب یاری نمایید. اما رسیدن به این منظور مستلزم شروع رفتارهای مناسب از سنین پایین و استمرار آن با نكات مناسب است كه این موارد توضیح داده می شود. نخستین گام برای پرورش کودکی مودب و محترم، این است که کودک شما بیاموزد که برای خود ارزش قایل شود. وقتی او می پذیرد مهم است، درک می كند كه اعمال و رفتارش بر دیگران تاثیر دارد. در غیر این صورت او می پندارد وقتی خودش باارزش نیست، پس رفتار خوب یا بدش نیز تاثیری ندارد و مهم نیست. بدین ترتیب مسوولیت رفتارش را نیز نمی پذیرد و در نتیجه به خود اجازه می دهد با هر کس هر رفتاری را که دوست دارد انجام دهد و یا هر سخن و مطلبی را که در ذهن داشته و از این طرف و آن طرف آموخته است بر زبان آورد. نخستین گام برای پرورش کودکی مودب و محترم، این است که کودک شما بیاموزد که برای خود ارزش قایل شود. البته در مورد كودک، رفتارهای اشتباه در برخی شرایط امری عادی است؛ اما با قرار دادن برخی محدودیت ها یاد می گیرند رفتار خود را كنترل كنند؛ البته نیاز به تنبیه شدید هنگام گذشتن از این مرزها نیاز نیست. باید قوانین روشنی وجود داشته باشد كه عمل نكردن به آن عواقبی را در پی داشته باشد. برای مثال محرومیت از تماشای تلویزیون یا نرفتن به پارك و زمین بازی می تواند عواقب این قانون شكنی محسوب شود. چند توصیه زیر به شما کمک میکند در تربیت کودک خود تاثیرگذارتر و موفقتر باشید. 1. مؤدب بودن را در منزلتان تمرین کنید. مؤدب بودن را به جای تذکر و تصحیح رفتار کودکتان با مثال زدن به او یاد دهید. کودکان آنچه را می بینند و می شنوند الگو خود می کنند. اگر اعضای خانواده نسبت به هم مؤدب باشند آموزش مؤدب بودن به کودکان آسانتر و ممکن تر می گردد. در این صورت آنها می آموزند که مؤدب بودن در واقع شکلی از احترام گذاشتن به دیگران است. این وظیفه شماست که به کودکانتان بیاموزید چرا احترام گذاشتن به دیگران این قدر در زندگی مهم است. 2. با کودکتان مؤدبانه رفتار کنید. اگر کودکتان برای کاری به شما کمک می کند حتماً به او "متشکرم"، "دستت درد نکند" بگوئید اگر از کودکتان می خواهید در انجام کاری به شما کمک کند از واژه ی "لطفاً" در ابتدای جملات تان استفاده کنید. استفاده از واژه های "متشکرم" و "لطفاً" را از سنین کودکی به فرزندتان بیاموزید و به این طریق روش درست صحبت کردن را به آنها بیاموزید. اگر اعضای خانواده نسبت به هم مؤدب باشند آموزش مؤدب بودن به کودکان آسانتر و ممکن تر می گردد 3. روش پاسخگویی به تلفن را به کودکتان بیاموزید. به او یاد دهید پشت تلفن با بقیه چطور صحبت کند، چگونه پیغام بگیرد و چگونه خداحافظی کند و تلفن را قطع نماید. به او بیاموزید که با صدای بلند صحبت کردن یا تلفن زدن هنگامی که دیگران مشغول صحبت کردن تماشای فیلم و تلویزیون و یا استراحت کردن هستند کاری نادرست است. 4. کمک کردن به دیگران را به فرزندتان آموزش دهید. باز کردن یا باز نگاه داشتن در برای دیگران، برچیدن چیزهای شخصی که بر روی زمین افتاده است و یا فرستادن پیام های کوتاه تشکرآمیز نمونه های خوب و قابل اجرایی از احترام گذاشتن به دیگران است که می توانید آنها را به کودکتان بیاموزید. 5. از دیگر اعضای خانواده کمک بگیرید. والدین باید در خصوص نحوه رفتار با کودک با یکدیگر به گفتگو و تبادل نظر بپردازند و به یک موضع واحد برسند. هر یک از والدین به تنهایی قادر به انجام کار نخواهند بود. در خصوص این که آموزش کدام رفتار یا گفتار ارجح تر است به توافق برسید تا کودک دچار دوگانگی و بلاتکلیفی نشود. 6. صبور باشید. بچه ها نمی توانند بطور کامل و صحیح تمام روش های آموزش داده شده را به خاطر بیاورند و گاهی برخلاف روند همیشگی و مورد انتظار والدین کاری را با ظاهری نه چندان مؤدبانه انجام می دهند. در این گونه موارد به جای آشفتگی، پرخاشگری و یا تهدید و کتک کاری سعی کنید با ملایمت رفتار مورد نظر و آنچه را که فراموش کرده یا نادیده گرفته است به او گوشزد و یادآوری کنید. 7. تشویق را فراموش نکنید. هرگاه فرزند شما از خود رفتاری مؤدبانه بروز می دهد مثلاً به شخصی که می بیند سلام می کند، بخاطر غذایی که برایش تهیه کرده اید تشکر می کند و یا به دوستان خود احترام می گذارد با دادن هدایایی مناسب او را مورد تشویق قرار دهید. این موضوع حتی می تواند در بهبود رفتار نوجوانان هم مؤثر باشد. 8. و نکته آخر اینکه... وقتی کودکان شروع به بدزبانی، تمسخر، پرخاش، استفاده از کلمات نامطلوب و گاه فحش دادن می کنند، ما متوجه قدرت کودک در تقلید کلمات خوب و بد خودمان و اطرافیان می شویم... بدزبانی، بدرفتاری و بی ادبی و ... تنها از راه آموختن و مواجه شدن با آن به وجود میآید بنابراین باید موقعیتهایی را که طی آن ممکن است کودک این کلمات نامطلوب را بشنود، محدود کنید یعنی مواظب برنامههای تلویزیونی که کودک می بیند، دوستانی که با آنها رفت و آمد دارید و طرز صحبت خود باشید تا بتوانید این کلمات و یا رفتارهای ناشایست را از مجموعه لغات و افعالی که کودک به کار می برد حذف کنید. سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 16:30 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
ابراز مخالفت با کودکان راه و رسم ويژه اي داردكه عدم شناختش ممكن است نتيجه نامطلوبي در بر داشته باشد.
بعضي وقتها والدين آنقدر نسبت به فرزندشان حالت محافظهكارانه به خود ميگيرند كه در جواب هر پرسشي و براي هر تصميمي جواب نه ميدهند:
ميتوانم اين وسيله را بخرم؟
نه!
ميشود امشب خانه دوستم بمانم؟
نه!
ميتوانم يك شب دوستم را دعوت كنم اينجا بماند؟
نه!
اما اگر دوست داريد مواظب فرزندتان باشيد، هنر اين نيست كه دائم در جواب خواستههاي او نه بگوييد، بلكه درست اين است كه مخالفتتان را براي موارد بزرگ و مهم نگه داريد، زماني كه واقعا فرزندتان در خطر است يا انجام كاري واقعا غلط است.
لازم نيست <نه> حتما كلمه بدي باشد. برعكس ميتواند واژه بسيار خوبي باشد، نكته مهم اين است كه گفتن <نه> را براي مواقع مهم بگذاريد. وقتي واژهاي مدام به كار رود اثرش را از دست ميدهد.
و حالا دو تا پيشنهاد برايتان داريم. (از زبان کودک)
اول: براي بله گفتن دنبال فرصت بگرديد .
معمولا مخالفت با يك وضعيت كار سادهاي است. کودک شما احتياج دارد شما فرصت بله گفتن را فراهم كنيد. ممكن است اين موافقت در مورد چيزي باشد كه پيش از اين هميشه با آن مخالف بودهايد. اما اول از خودتان سه سوال مهم بپرسيد:
1 -آيا اين بار واقعا مهم است كه نه بگويم؟
2 -اگر موافقت كنم، آيا فرزندم را به خطر خواهم انداخت؟
3- اگر مخالفت كنم آيا دليل خوبي براي اين مخالفتم خواهم داشت؟
دوم: فكر كنيد و بعد مخالفتتان را توجيه كنيد
ميدانم كه والدين مجبور نيستند علت مخالفتشان را توضيح بدهند. اما آيا واقعا اين كار بدي است كه علت مخالفتتان را براي ما روشن كنيد؟ براي اين كار اول فكر كنيد و بعد جواب بدهيد. باور كنيد اگر بگوييد: <براي توضيح مخالفتم به وقت احتياج دارم> يا <بايد فكر كنم و بعد جوابت را بدهم> نه از احترام شما كم ميشود و نه ما فكر ميكنيم شما والدين ضعيفي هستيد.
حتي با وجود توضيح شما ممكن است ما دليلمان را نفهميم يا با آن موافق نباشيم. حتي ممكن است اين قدر سر قضيه بحث كنيم كه شما تهديدمان كنيد كه اجازه نخواهيد داد ما از خانه بيرون برويم. اما با همه اينها باز هم خوشحاليم از اينكه اول فكر كرديد و بعد جوابمان را داديد.
لازم نيست <نه> حتما كلمه بدي باشد. برعكس ميتواند واژه بسيار خوبي باشد، نكته مهم اين است كه گفتن <نه> را براي مواقع مهم بگذاريد. وقتي واژهاي مدام به كار رود اثرش را از دست ميدهد.
تنها چيزي كه از شما ميخواهيم اين است كه از اين واژه، منطقي استفاده كنيد.
شيوه تربيتي مقتدرانه و نه ديکتاتوري روشي است که پدر و مادر در تربيت فرزند خود ضمن دارا بودن اقتدار و قدرت و قاطعيت در بسياري از مسائل نيز نياز کودک را درک مي کنند و با او هماهنگ هستند . اين شيوه اعتماد به نفس کودک را بالا مي بردبه اين دليل که کودک درک مي کند که والدين علاوه بر قاطعيتي که دارند و به صلاح او عمل ميکنند زماني را براي ارزش و بها دادن به او در نظر مي گيرند. اين نوع از پدران و مادران معمولا براي موافقت و مخالفت هاي خود دليل و استدلال دارند و براي هر گونه تصميم گيري استدلالي قوي را دارا هستند و به خاطر خواسته هاي خود در مورد مسئله اي تصميم نمي گيرند.
سه شنبه 1 بهمن 1392برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها ساعت کاسیو">ساعت کاسیو
نويسندگان |
|||||||||||||||
![]() |